جدول جو
جدول جو

معنی صورت خوان - جستجوی لغت در جدول جو

صورت خوان
(دَ کُ)
آنکه در بازار نشنید (و) صورتهای ملائکه و بنی آدم و معاملۀ ایشان را در روز قیامت با هم از عذاب و ثواب... بمردم بازگوید... و از هر یک چیزی ستاند. (آنندراج). درویشی که پردۀ مصور به دیوار آویزد و صورتها را یک یک وصف کند: علی صورت خوان... مردی زبان آور بود در میدان صفاهان... معرکه گیری کردی و صورت خوانی نمودی... (تذکرۀ قمی اوحدی از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
صورت خوان
آنکه در بازار نشیند و صورتهای فرشتگان و بنی آدم و معامله ایشان را در روز قیامت با هم از عذاب و ثواب به مردم باز گوید و از هر یک چیزی ستاند، درویشی که پرده ای مصور را به دیوار آویزد و صورتها را یک به یک برای مردم وصف کند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اتاقی که بازیگران و نوازندگان تئاتر برای تغییر لباس یا گریم به آنجا می رفتند، کنایه از بتخانه، بتکده
فرهنگ فارسی عمید
(فِ)
دهی است از دهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در 9هزارگزی جنوب گرکن و یک هزارگزی راه عمومی گرکن. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل که دارای 514 تن سکنه است. از زاینده رود مشروب میشود. محصولاتش غلات، برنج، صیفی وپنبه است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی زنان جاجیم و گلیم و کرباس بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا